صفای اشک وفای غم

عاشقان دل

چرا گریه کنم وقتی باران ابهت اشکهایم را پاک کرد و سرخی گونه هایم را به حساب روزگار ریخت.

چرا گریه کنم وقتی او بغض عروسکی دارد و همیشه این منم که باید قطره قطره بمیرم.

چرا گریه کنم وقتی بر بلندی این ساده زیستن زیر پا له شده ام.

چرا گریه کنم وقتی باد بوی گریه دارد و برگ بوی مرگ.

چرا گریه کنم وقتی عاشق شدن را بلد نیستم تا به حرمت اندک سهمم از تو اشک بریزم.

چرا گریه کنم وقتی تبسم نگاهت زیبا تر است………

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:سفر,سفرغریب صفای اشک وفای غم,عشق,بچه های ابی بیگلو , عاشقانه ترین سفر,جملات عاشقانه,ساعت22:13توسط سجاد همرنگ | |

معنی عشق


 

من حسیینم کیم منه ساری گوتورسه بیر قدم

 

 

 مین قدم گلم یقین امیدوار اولسون منه

 

 

 

پاک عزاداریم و زواریم اولسا قورخ ماسون

 قبرینون اول شبی چشم انتظار اولسون منه

+نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:عشق, ابوالفضل,یا سیدالشهدا,معنی واقعی عشق, دلدار غریب,دوستار غریب, یار مهربان ,جان عشق,ساعت14:6توسط سجاد همرنگ | |

......فریاد سفر غریب

سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه

می چشیدم

+نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:سفر,سفرغریب صفای اشک وفای غم,عشق,بچه های ابی بیگلو , عاشقانه ترین سفر,جملات عاشقانه,ساعت19:52توسط سجاد همرنگ | |

حس غریب عاشقی

زندگي به من آموخت چگونه اشک بر يزم ... اما اشک به من نياموخت چگونه زندگي کنم ...زندگي به من آموخت درد و رنج چيست ... ولي به من نياموخت چگونه تحملش کنم ...زندگي به من آموخت بي صدا گر يستن را ...پس تا هست زندگي بايد کرد ...تا عشق هست ... عاشقي بايد کرد …تا دوستي هست ... دوست بايد داشت …تا دل هست ... بايد باخت …تا اشک هست ... بايد ر يخت... تا لب هست ... بوسه بايد زد…تا بوسه هست ... بايد زد …تا معشوق هست ... عاشق بايد بود …تا شب هست ... بيدار بايد بود …تا هستي ... بايد بود

+نوشته شده در پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:عشق, معشوق, جملات عاشقانه, صفای اشک وفای غم, دوست ,محبت,ساعت12:52توسط وحید جاهد | |

+نوشته شده در چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:عشق,معشوق ,یار, صفای اشک,وفای غم,ساعت16:57توسط سجاد همرنگ | |

 

 
تا ابد عشق من میمونی

بــــــاور کـــن ..!

کــــار من نــیـســتـــــــــ ..

کـــــار ِ دِل اســـتــــــ ..

دِلَــــــــم جــــــایـــــــے مــیــان ِ نَـفَــس هــایَـــتــــــــ ..

گــــیـر کـــرده اســتــــــ...

sana mohebi:فرستنده

 

 

چو قلب شب تاریک تنهایی های مدوستت دارم                *                 به اندازه مهربانی حضور یک کــس

چو بامداد خوش دوستت دارم                                        *                که یکتا است دوستت دارم

به یاد تو و یادهایت شب نشستم بیدار                           *               از طلوع عشق تا غروب سرنوشت

چه خواب باشم چه بیدار باشم دوستت دارم                   *              از غوغای زندگی تا سکوت مرگ دوستت دارم

زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم

 

+نوشته شده در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:جملات دوستت دارم, عاشقان تنها, صفای اشک وفای غم ,عشق ,معشوق, دوست,رفیق,ساعت11:35توسط سجاد همرنگ | |

عاشق                           عاشق تر

نبود در تار و پودش ديدي گفت عاشقه عاشق

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه ديدار اين خونه

فقط خوابه ، تو كه رفتي هواي  خونه تب داره  ،  داره از درو ديوارش غم

عشق تو مي باره ، دارم مي ميرم از بس غصه خوردم ،  بيا بر گرد تا ازعشقت

نمردم، همون كه فكر نمي كردي نمونده پيشت، ديدي رفت ودل ما رو سوزوندش

حيات خونه دل مي گه درخت ها همه خاموشن، به جاي كفتر و  گنجشك  كلاغاي

سياه پوشن ، چراغ خونه  خوابيده  توي  دنياي خاموشي ،   ديگه  ساعت رو

طاقچه شده كارش فراموشي  ، شده كارش فراموشي  ،  ديگه  بارون نمي

باره  اگر چه  ابر سياه  ،  تو كه نيستي  توي  اين خونه ،  ديگه  آشفته

بازاريست  ،  تموم  گل ها خشكيدن مثل خار بيابون ها ،  ديگه  از

رنگ و رو رفته ، كوچه و خيابون ها ،،، من گفتم و يارم گفت

گفتيم و سفر كرديم،از دشت شقايق ها،با عشق گذركرديم

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداري، عشقو

به فراموشي ،چند روزه تو مي سپاري

گفتم كه تو مي دوني،سرخاك

تو مي ميرم ، ولي

تا لحظه مردن

نمي گيرم

دل از

تو

aseman:فرستنده